نتایج جستجو برای عبارت :

شک داشتن به توانایی های خود باعث می‌شود که از کار کردن، نوشتن و تولید کردن دست برداریم

والقلم و ما یسطرون ( و قسم به قلم و آنچه خواهد نگاشت)
و نوشتن و نوشتن و نوشتن...
نوشتن خاطرات ؛ نوشتن کارای روزمره ؛ نوشتن حال و احوال ؛ نوشتن بغض ؛ نوشتن خنده ؛ نوشتنِ پاییز و برگ های زرد ؛ نوشتنِ زمستان و برف ؛ نوشتنِ بهار و هوای بهاری ؛ نوشتن تابستان و هلو ؛ نوشتن عشق بیستون ؛ نوشتن کتاب و زندگی؛ اصلا نوشتن خود زندگی...
 
و چه لذت عجیب و غریبیست خلق کلمات بر روی کاغذ.
و چه ماناست عشق چندین و چند ساله ی قلم و کاغذ.
عشقی که تاریخ بشریت را رقم زد.
ادامه
راستش فکر نمیکردم نوشتن اونم برای اولین بار انقدر سخت باشه اما مثل اینکه هست...
واقعیتش دو سال پیش وبلاگ یک نفر و خوندم و عاشقش شدم.خب قطعا الان میتونین حدس بزنین که من یک دخترم...و بله هستم!
خب داشتم میگفتم که عاشق یک نفر شدم که تا حالا از نزدیک ندیدمش...بگذریم از اینکه بهش گفتم و نشد و من هنوزهم عاشقشم...
اون باعث شد من عاشق نوشتن بشم و الان دلیل اینکه این وبلاگ رو باز کردم اونه...
و البته تنهایی و فشار زندگی و حرف هایی که روی قلبم تلمبار شده هم بی ت
اگر به دنبال ایجاد ترافیک قابل توجهی برای سایت خود هستید ، نوشتن SEO ایده خوبی است. در حقیقت ، داشتن سرویس نوشتن سئو روشی برای جذب بیشتر خریداران برای محصولات یا خدمات شما است. چه کسب و کار شما بزرگ باشد یا کوچک باشد ، می توانید از قدرت نوشتن مطالب باکیفیت بهره مند …hillbilly.ir/چگونه-شرکت-شما-می-تواند-از-خدمات-نوشتن-seo/
---@infojobseo
مشاهده مطلب در کانال
وقتی به شپش موجود در خوابگاه فکر می‌کنم، تمام تنم شروع به خاریدن می‌کند.
احتمالا دوست داشتن هم چیزی شبیه به همین است. 
وقتی به تو فکر می‌کنم، تمام سلول‌هایم با فریاد دوستت دارم، میخوانندت و خواهان داشتن تو هستند.
چیزی شبیه به یک تلقین و توهم فکری است انگار‌‌.
شپش باعث خارش می‌شود. پس وقتی به آن فکر کنی، خارش شدیدی را حس می‌کنی. تو هم باعث دوست داشتنی، یعنی وجودت باعث می‌شود که دلت بخواهی کسی را دوست داشته باشی. پس وقتی به تو فکر می‌کنم، ن
چیست استقلال؟ میهن داشتن،
جامة ناموس بر تن داشتن.
مهر پاکی بر همه خلق و دیار،
غیرتی بر رغم دشمن داشتن.
شکر وحدت، شکر نعمتهای او،
راه بر فردای روشن داشتن.
با زبان مادری با افتخار
در تنور شعر پختن داشتن.
در فضای بی غبار این دیار
سیر در گلزار و گلشن داشتن.
در ره فردای ملّت مشعلی
اندرون سینه گلخن داشتن
جان نثار مرز و بوم این وطن،
عزم چون فولاد و آهن داشتن.
و بالاخره باید گفت :برای کسی که نوشتن،در زندگی او یک "استثنا" ست،حتما رعایت "قاعده" ضروری است.
ولی برای کسی که که نوشتن،قاعده زندگی اوست،اندیشیدن به هیچ قاعده ای جز زندگی ضروری نیست.
پنج پرسش بی پاسخ-قیصر امین پور 
قبلا جایی خوانده بودم که درون گرا ها با نوشتن راحت تر هستند تا گفتن،خودم هم کاملا این قضیه را درک کرده بودم،ولی فقط زمانی ضرورت نوشتن را درک کردم که،چند روزی این کار را رها کردم.برای من ،نوشتن "مثل" نفس کشیدن نیست،یک جورهایی نوشتن ب
دوست داشتن تو دنیا رو جای امن تری میکرد. دوست داشتم چون مثل همیشه خودخواه بودم. دوست داشتن تو رو دنیا رو جای امن تری می‌کرد. باعث میشد نترسم. دوست داشتن تو گرمم می‌کرد. باعث میشد حس نکنم تنهام. حس نکنم پناهی ندارم. که نصفه شب یارو چرت و پرت می‌گفت و به تو پناه آورده بودم. پناهم دادی و بم گفتی نترسم، که هیچ تقصیری ندارم و طرف لاشیه. دوست داشتن تو دلمو گرم می‌کرد. خودخواه بودم، میخواستم دوسم داشته باشی که دووم بیارم. که آدمی رو داشته باشم که براش
نمی دانم کدامین واژه ها را به کار برم که نشان دهد چگونه در دل تنگی ات دست و پا می زنم و فقط می توانم با نوشتن برای خودم کمی آرام شوم.
هیچ کس نمی فهمد وسعت درد من را به جز منی که در دفترم به حرف هایم گوش می سپارد و من چقدر نوشتن از تو برای خودم را دوست دارم. 
من طرفدار نوشتن هستم!
 
 
وقتی هیچ کسی عمق دردت رو نمی فهمه و تنها خودت هستی که متوجه می شی چقدر داره بهت سخت می گذره واسه ی خودت بنویس... حتی اگر شاد یودی هم برای خودت اون شادی رو تا ابد نگه دار. نو
تا حالا سه بار زدم وبلاگمو حذف کردم
ولی میدونی؟
نمیشه بدون نوشتن سر کرد.
همین که عادت کنی به نوشتن دیگه غیر ممکنه بتونی ازش دست بکشی...
اونم منی که با نوشتن آرامش میگیرم!
خلاصه این شد که دوباره وبلاگ به پا کردم برا دل خودم.
پس
سلام
اگر به دنبال ایجاد ترافیک قابل توجهی برای سایت خود هستید ، نوشتن SEO ایده خوبی است. در حقیقت ، داشتن سرویس نوشتن سئو روشی برای جذب بیشتر خریداران برای محصولات یا خدمات شما است. چه کسب و کار شما بزرگ باشد یا کوچک باشد ، می توانید از قدرت نوشتن مطالب باکیفیت بهره مند …The post چگونه شرکت شما می تواند از خدمات نوشتن SEO بهره ببرد؟ appeared first on باشگاه مشتریان خبری اینفوجاب.
via باشگاه مشتریان خبری اینفوجاب https://ift.tt/2VDqueU
مشاهده مطلب در کانال
نکات آموزشی  
عوامل بد خطی دانش آموزان
الف) گرفتن شست و دور بودن خیلی زیاد نوک قلم از انگشتان و صحیح نبودن جهت کاغذ و درست نبودن جهت حرکت قلم اتفاق می افتد.
ب) راست نویسی بیش ازحد: عواملی مثل بسیار دور بودن بازو ازبدن وبسیار نزدیک بودن انگشتان به سرقلم - هدایت قلم به تنهایی توسط انگشت سبابه – نا صحیح بودن جهت  کاغذ در ایجاد آن موثر می باشد.
پ ) پرفشار نوشتن که بر اثر فشار دادن بیش از حد انگشت سبابه و استفاده از قلم نا مناسب
ت ) کم رنگ نویسی بیش از
بدبختی نویسنده نبودن و نوشتن را دوست داشتن همین است که میخواهی بنویسی، میدانی چیزی برای نوشتن هست، چیزی ذهنت را و گلویت را اذیت میکند اما نمیدانی چیست، چگونه بنویسی‌اش، از کجا شروع کنی و اصلا همه این‌ها یعنی چه.
بعد نوشتن میشود مانند پست قبلی که انگار دست کرده باشی در حلقومت و سعی کرده باشی چیزهایی را بالا بیاوری اما انگار روز‌ها چیزی نخورده بودی. فقط بزاق و اسید معده. غلیظ و بی‌محتوا.
بعد مینویسی کاش انسان کسی را برای دوست داشته شدن و کس
بدبختی نویسنده نبودن و نوشتن را دوست داشتن همین است که میخواهی بنویسی، میدانی چیزی برای نوشتن هست، چیزی ذهنت را و گلویت را اذیت میکند اما نمیدانی چیست، چگونه بنویسی‌اش، از کجا شروع کنی و اصلا همه این‌ها یعنی چه.
بعد نوشتن میشود مانند پست قبلی که انگار دست کرده باشی در حلقومت و سعی کرده باشی چیزهایی را بالا بیاوری اما انگار روز‌ها چیزی نخورده بودی. فقط بزاق و اسید معده. غلیظ و بی‌محتوا.
بعد مینویسی کاش انسان کسی را برای دوست داشته شدن و کس
باعث شرمندگی است اما چند روزیست که ننوشته ام. اگر بگویم فرصتش پیش نیامد دروغ گفتم. تا دلتان بخواهد وقت اضافه داشتم و اگر واقعا علاقه ای داشته باشید به چیزی، از کارهای دیگرتان می زنید تا به کار مورد علاقه تان برسید. اگر هم بگویم فراموش کردم باز هم دروغ گفتم. فراموش نکرده بودم. اگر چیزی را واقعا دوست داشته باشید فراموشتان نمی شود. راستش را بخواهید، حوصله ی نوشتن نداشتم. نمی دانم از متن هایم فهمیده اید یا نه اما موضوع ثابت من در تمامشان امید است و
در این جلسه به شما یاد می دهم چگونه دو یا چند سلول در اکسل جمع بزنیم.
برای نوشتن فرمول در اکسل ، برای اینکه به اکسل بفهمانیم در حال نوشتن یک فرمول  هستیم ، باید اول علامت "=" (مساوی) را تایپ کنیم. پس از آن اکسل متوجه میشود که ما در حال نوشتن فرمول هستیم.
ادامه مطلب
وقفه 4 ساله ای که با رفتن به دانشگاه آغاز شد سرآغاز جدایی من و نوشتن بود!...
می شد تعادل ایجاد کرد، می شد چند بعدی تر بود، می شد خیلی از اتفاقات همزمان با رفتن به دانشگاه شکل بگیرد، خواندن، نوشتن، موسیقی، زبان، مهارت های سخت و نرم و... که البته ایمان دارم هنوز هم دیر نشده و می شود این معادله ی نه چندان پیچیده ی توازن در زندگی را حل کرد... می خواهم بنویسم پس از چهارسال دوری از قلم، وبلاگ، دفترچه ای که مدت ها خاک خورد... نوشتن باعث می شود تو هرروز سعی کن
عشق در لحظه پدید می آیددوست داشتن در امتداد زمان؛این، اساسی ترین تفاوت میان "عشق و دوست داشتن" است.عشق، معیارها را درهم می ریزد...دوست داشتن بر پایه ی معیارهابنا می شود...عشق ناگهان و ناخواسته شعله می کشددوست داشتن از شناختن و خواستن سرچشمه می گیرد...عشق، قانون نمی شناسد!دوست داشتن، اوج احترام به مجموعه ای از قوانین عاطفی ست...عشق، فوران می کند چون آتشفشان و شره می کند چون آبشاری عظیم ...دوست داشتن، جاری می شود چون رودخانه ای بر بستری با شیب نرم
 
ترک اعتیاد و روش های درمان آن
اگر چه عوارض ثانویه اعتیاد در بین گروهی از معتادین كه به دلیل فقر و تنگدستی امكان تامین هزینه زندگی خود را ندارند ،سبب می شود كه برای خرج اعتیاد خود دست به هر كاری بزنند ، نسبت به سر و وضع و بهداشت فردی بی تفاوت شوند و در یك كلام مشمول تمام صفاتی كه جامعه به معتادان نسبت می دهد باشند اما این عمومیت ندارند و اكثریت معتادان را شامل نمی شود.
 رش ، او را به وادی خلاف سوق می دهد. خوشبختانه مدتی است كه در قوانین تجدید نظ
از اونجایی بگم‌ که
دو بار تو بیان وبلاگ زدمو پاک کردم و تعداد پست هام از سه تا بیشتر نرفت
و دلم‌ نرفت برای بیشتر نوشتن 
من وبلاگ‌نویس قدیم بلاگفام 
با محیط اینجا اُخت نشدم 
زدم بیرون 
.
.
ولی برگشتم 
این‌بار دلم نوشتن خواست 
حرف زدن خواست 
بی مخاطب با مخاطب 
چه فرقی میکند 
سری که درد میکند برای نوشتن 
دلی که تنگ‌است برای نوشتن 
مینویسد و یک آخیش میگوید 
که نگذاشت حرف هایش بیخ گلویش بماند و رو به خفگی برود  
 
نوشتن سئو با نوشتن مطالب ، مقاله نویسی ، داستان نویسی و نوشتن اخبار بسیار متفاوت است. هنگامی که من برای اولین بار استعداد ذاتی خود را برای نوشتن چیزها و قرار دادن ایده ها در کلمات متوجه کردم ، همچنان می خواندم میلز و استخوان ها ، و در این مدت کتاب های داستان …The post سئو ماده 101 appeared first on باشگاه مشتریان خبری اینفوجاب.
via باشگاه مشتریان خبری اینفوجاب https://ift.tt/2Sabh2N
مشاهده مطلب در کانال
چندسال پیش شبهاکارم این شده بود که سرک بکشم ببینم وقتی همه ی اعضای خانواده به یک خواب عمیق فرومیرفتن،دفترخاطراتم رو بازمیکردم و شروع میکردم به نوشتن ازهمه چیزوهمه جا،ازارزوهاورویاهام تاحرفهاوداستانهاو خیالبافیهای واینده و....وبعدهم دفترخاطراتم رو جایی مخفی میکردم که مامان نتونه پیداکنه،حرف خاصی توش نبود امادلم نمیخواست کسی اوناروبخونه،به شدت روش حساس بودم حتی وقتی هم ازمهمونی به خونه برمیگشتیم سریع میپردم تواتاقم روببینم دقیقاسرجا
وقتی حالم خوبه بیشترازهرچیزی دلم میخواد بنویسم.
غمگینم ، بازم دلم هوای نوشتن داره.
اتفاق جالبی برام میفته میخوام ازش بنویسم.
دلم غرزدن و نق زدن میخواد ، کجا بهتر از وبم؟؟ غرهامو مینویسم
ذوق مرگم دلم میخواد ذوقمو بانوشتن خرج کنم.
بی حوصله ام ، نوشتن چاره دردمه.
به قول میرزامهدی صاحب یک فقره وب " یک مشت حرف های خب که چی گونه" نوشتن دروبلاگ تمرین نویسندگیست!
پس چی؟ بنویسیم!  
کجا؟ در وبلاگ!
کی؟ هروقت شد!!
+ به جان ملانصرالدین ننوشتن و ماهی یک پست گ
سلام با شما دوستان عزیز 
شرمنده بابت غیبت کبری که داشتم 
حقیقیت اینکه یک سری علت داشته
1- مدتی بود که میل به نوشتن از دست داده بودم 
2- به علت مشغله کاری و شخصی فرصت نوشتن نبود
3- متاسفانه و یا شوربختانه فکر میکردم که نوشتن در بیان بازدید کننده بیشتری رو به همراه داشته باشه که نداشت البته که علت این اتفاق کم فعالیتی خودم هست 
 
به هر حال سعی میکنم از این به بعد فعالیتم بیشتر کنم . 
چند تا چیز تا حالا تونسته به من توی زندگی آرامش بده
نوشتن ُ با خدا بودن ُ تفریح و در جمع بودن
شاید نوشتن خیلی سریع میتونه اعصاب آدم رو راحت کنه
اینکه بنویسی چه چیزی داره اعصابتو بهم میریزه و باید چیکار کنی تا از این وضعیت خلاص بشی نوشتم میتونه کمکت کنه تا از تاریکای مشکلات در بیای 
خوشحالم که الفبا رو یاد دارم و میتونم بنویسم
این خودش یک نعمته
این جمله منتسب به فروید است .
خیلی مواقع دوست دارم بنویسم ولی نمی دانم چه بنویسم. انگار محتوا که نباشد حس و حال نوشتن هم نیست . به خصوص در وبلاگ که دیده هم می شود و نباید پرت و پلا نوشت!
و همین باعث ننوشتن می شود. و اکثر مواقع آدم را منصرف می کند. در حالی که از این اصل غافلیم که نوشتن ، پرنده ذهن را از قفس رها می کند و وقتی ارتفاع گرفت ، تازه متوجه خیلی از زوایای پنهان می شود . تازه میبند . نقشه راه را می شناسد . و به آنجا که می خواهد می رود...
ادامه مطلب
امروز طی اصراری که دکتر و بقیه دوستان داشتن، تصمیم گرفتم واحدم رو تغییر بدم و در کنار اونها باشم. احساس میکنم بیشتر میتونم با اونا راحت باشم و اوناهم احساس نمیکنن که من مغرور هستم و بقیه رو قبول ندارم. باید بیش از پیش، از حاشیه ها دوری کنم و تمرکزم رو روی درسا بذارم.
احترام به دیگران و علم باعث شده که در این مدت کوتاه، همه منو بشناسن و دوستان جدیدی را پیدا کنم. ادب ، اخلاق، نظم و علم همیشه باید جزو اصول زندگی یک فرد باشه. 
خواب اجازه نوشتن بیشتر
نمیدونم تا حالا با کلمه ای یا جمله ای، شنیدن حرفی یا دیدن صحنه ای بهتون تلنگر وارد شده یا نه!؟ من خودم با همه ی این ها تلنگر خوردم. ولی جمله ای که توی زندگی کاری من بیشترین تاثیر رو  داشت یک جمله از وبلاگ دوست خوبم اقای شاهین کلانتری بود که میگفت:
"قلم، از ماهی لیز تر است! دست نجنبانی سر میخورد توی گرداب روزمرگی"
چقدر راست میگفت. چقدر این جمله پر معنا بود. من گاهی اوقات حتی اگه یک روز بخاطر مشغله های زندگیم دست به نوشتن نمیبردم. روز بعد تن به اهمال
اولین بار که رفتیم ناهار بیرون
داشتم میگفتم که دوس دارم بنویسم دوباره ؛ اینکه کاش از اولین روز صحبتمون نوشتن رو شروع میکردم ولی خب نمیدونستم چی میشه ...
اما الان نا خشنود هستم که کاش مینوشتم .
از اینکه خیلی چیزا رو نمی نویسم و اصن میدونی که خیلی وقت که حالی برای نوشتن ندارم ، البته حال هم بود ولی دل به نوشتن نداشتم . یه وقتایی دل بود ولی دلدار نبود . 
 
در میانه شب ابرها بر اساس ارزش دوست داشتن می باریدن. برای همین زمین من همیشه خشک می ماند. مدتی گذشت و ماه تمرین شب بخیر می کرد. به من؟ نه او بر اساس بلندی، صدا می کرد. داشت صبح می شد که بدنم شروع به لرزیدن کرد. ترسی از شکست، شکست قلبی که تقاضای دوست داشتن داشت. تصمیم گرفتم معبودی برگزینم تا نیازهای دست نیافرینم را از او طلب کنم. اما کسی را ندیدم که خداوند را بپرستد و از او بیاموزم. آنها بتی از فرستاده خداوند ساخته اند و از او طلب آمرزش می کنند! با
۱-کاری که دوست دارید را انجام دهید
اگر شما فوتبال بازی کردن، نوشتن شعر، نواختن یک موسیقی و یا هر چیز دیگری را دوست دارید، برای انجام آن وقت بگذارید. با اینکار میفهمید که با انجام کارهایی که دوست دارید، غرق در شادی میشوید.
۲-به دیگران کمک کنیدگاهی اوقات بعد از رسیدن به اهداف شخصی مان، هنوز هم احساس پوچی میکنیم چون به زندگی فرد دیگری کمک نکرده ایم. وقتی ما داوطلبانه به دیگران کمک میکنیم، احساس خوبی در ما ایجاد میشود. تاثیر این احساس باعث ایجاد
شبی دیگر ست. ساعت ها در عین هیچ نکردن به هر آنچه گذشته فکر می کنم. آنچه نباید اتفاق بیافتد باز اتفاق می افتد. شاید اصلن نباید به گذشته فکر کنم. شاید باید سراغش را در دوباره خواب دیروزم بگیرم. شاید باید ریشه ای تر به ماجرا نگاه کنم. شاید باید درس حمایت اجتماعی را جدی تر بگیرم. شاید باید به کل خودم را انکار کنم. این شاید ها اما یک به یک کنار می روند چرا که تنها چیزی که از من بر می آید نوشتن است. نوشتن و نوشتن و نوشتن...
ادامه مطلب
 
در این بلاگ میخواهم از نظرات، تفکرات و ایده ها و مطالب مورد علاقه ام بگویم.
حرف دلم را مینویسم تا بخوانید. نوشته برای خوانده شدن است و نویسنده عاشق خوانندگانش.
گاهی نوشتن بهتر از خواندن تو را راهنمایی میکند و گاهی نوشتن بیشتر از گریه کردن تو را خالی. پس می نویسم و شما را به نوشتن توصیه می کنم.
قرار است اینجا چیز هایی برای خواندن و اندیشیدن بنویسم.
داشتم به این فکر می کردم که حالا که انقدر سخت هست برام نوشتن و از طرفی خیلی مشتاق نوشتن هستم چه کاری بکنم که راحت تره بشه این کار و خیلی هم بی محتوا و فقط برای این که حرفی زده باشم نباشه نوشته هام . 
خب به این نتیجه رسیدم اولا خیلی به خودم فشار نیارم اول کاری جوری که زده بشم و خب خیلی هم ایده آل گرا نباشم در نوشتن و به خودم اجازه نوشتن بدم  دوما هم خوبه که چند روز یکبار درباره یکی از موضوعاتی که  طی اون چند روز نظرمو جلب می کنه کمی بخونم و اطلاعات
نوشتن سئو با نوشتن مطالب ، مقاله نویسی ، داستان نویسی و نوشتن اخبار بسیار متفاوت است. هنگامی که من برای اولین بار استعداد ذاتی خود را برای نوشتن چیزها و قرار دادن ایده ها در کلمات متوجه کردم ، همچنان می خواندم میلز و استخوان ها ، و در این مدت کتاب های داستان …hillbilly.ir/سئو-ماده-101/
---@infojobseo
مشاهده مطلب در کانال
سلام
 شنیدید که چارلی چاپلین میگه :
 
وقتی ‌گلی را دوست دارید آن را میچینید و اما وقتی که عاشق گلی باشید هر روز  او آبیاری می کنید. فرق بین عشق و دوست داشتن این است .
 
این داستان واقعی که میخوام بنویسم راجع به همین قضیه است آدمیایی که فکر میکنن فقط دوست داشتن کافیه ، غافل از اینکه خواسته یا ناخواسته باعث چیده شدن اون گل میشن ‌. 
داشتن خیریه قدرتمند مدتهاست بنا به وظیفه انسانی خود و رسالت هر انسانی و همچنین با توجه به اینکه بصورت مستمر  سالهای متمادی است که ما نسل در نسل در اطاق فکر خیریه ای کوچک حضور داشته و باعث ترقی این خیریه و این انجمن و این ان جی او شده ام رئوس این ادامه مطلب
بسمه تعالی
 
به شدت احساس می کنم یکی از ضروری ترین کارهایی که «همه» باید انجام بدهیم، نوشتن است.
منظور من از نوشتن این نیست که برویم و هر چه درونمان داریم به بقیه بگوییم. چنین کاری را شاید بتوان با اشتراک گذاری لحظات تهوع توسط بیمار مقایسه کرد.
نه
نوشتن اینها نیست. ما نباید در نوشتن هدفی خودخواهانه داشته باشیم. بلکه من با نوشتن خودم را مجددا می شناسم و به دنبال این خودشناسی، دیگران را هم به رسمیت می شناسم. منظورم این است که نوشتن در آنِ واحد دو
بسمه تعالی
 
به شدت احساس می کنم یکی از ضروری ترین کارهایی که «همه» باید انجام بدهیم، نوشتن است.
منظور من از نوشتن این نیست که برویم و هر چه درونمان داریم به بقیه بگوییم. چنین کاری را شاید بتوان با اشتراک گذاری لحظات تهوع توسط بیمار مقایسه کرد.
نه
نوشتن اینها نیست. ما نباید در نوشتن هدفی خودخواهانه داشته باشیم. بلکه من با نوشتن خودم را مجددا می شناسم و به دنبال این خودشناسی، دیگران را هم به رسمیت می شناسم. منظورم این است که نوشتن در آنِ واحد دو
باید سرپوش همه‌ی احساسات دردناکم رو کنار بزنم، باید همشون رو عریان و واضح جلوی صورتم صف کنم، باید با تک تکشون تنهایی و عمیق و روبه‌رو شم و نترسم. من از افتادن دوباره‌ تو رودخونه‌ی عشقت و غرق شدن تو گرداب‌های سهمگین غم می‌ترسم. واسه نوشتن به این هیولاهای آدم‌خوار احتیاج دارم. به این اسیدی که توش دارم حل میشم. نوشتن منو به بند کشیده. ترکیب افیونی عشق تو و نوشتن داره منو از پا میندازه پسرم.
سلام
امشب دومین شب از شب های قدره
ماه رمضون امسال برای من خیلی سریع گذشت ، شاید امسال توفیقم اینقدر کم شده که نتونستم اونطور که باید از این ماه استفاده کنم.
وبلاگ جدید رو برای نوشتن انتخاب کردم اما مهمه نوشتن برای خودم یا همه اونهایی که میبینن.
ویژگی های اینجا امنیت و پایداریشه.
باید برم ، برای نوشتن بر میگردم
۵ خرداد ۹۸ ساعت ۲۲:۱۶
حمید
شیعه یعنی درجهان گنج سعادت داشتن/باعلی بودن از او نورولایت داشتن/افتخار وعزت ما هست عشق اهل بیت/دردلت حب علی راباامامت داشتن/مزداحمد دردو عالم هست حب عترتش/روزعید مرتضی راه رسالت داشتن/پیروقرآن و عترت در دوعالم سرفراز/زندگی درسبک آنان باارادت داشتن/شیعه یعنی با غدیرخم بگرددهمنشین/بارها قربانی از شوروکرامت داشتن/پیروی از ولایت درتمام عرصه ها/درره مولا فقط عشق شهادت داشتن/آشنای کربلاشو عزت وایمان رسد/با ولایت محوری برحق عنایت داشتن/سوی مه
خیلی وقتا دوست داری تنها باشی و با هیچ آدمی در ارتباط نباشی 
حوصله هیچکسیو نداری حتی حوصله خودت 
دوست داری یه گوشه بشینی و منتظر گذشت زمان باشی 
دوست داری این روزا بگذره 
روزهای که از خیلیا رنجیدی 
روزایی که غمهات از دیگران بود 
روزایی که خیلیا دوست داشتن تو کله پا بشی ولی تو لبخند زدی و گفتی خوبم .بقیه غمهاتو ندیدن 
با سیلی صورتتو سرخ نگه داشتی 
اینجا را انتخاب کردم برای نوشتن .برای روزهای که می گذرن و من دوست دلرم ثب کنم 
شاید نوشتن بهانه ا
قلم برداشتم تا بنویسم، هر بار واژگانم مرا به سمت تو فرستادند! خواستم بنویسم تا تو را فراموش کنم، در تک تک کلمات ذهنم جا خوش کردی! روزگاری نوشتن دوای دردم بود. خواستم تو را فراموش کنم، نوشتن فراموشم شد! یک سال گذشت. یک بهار... یک تابستان... یک خزان و یک زمستان بی تو گذشت. آب از آب تکان نخورد اما گویی درختِ واژگانم خشکید. "نوشتن" که روزگاری قلبمان را به هم پیوند میداد حالا انگار فرسنگ ها از روزمرگی هایم دور است. یک سال گذشت و من هنوز مینویسم تا تو را ف
_من دقیقا برعکس کسانی ام که خوب می نویسند ولی موضوع و سوژه ندارند.
_این وبلاگ رو زدم که حداقل بتونم توی نوشتن راه بیفتم.منظورم همون در حد جمله بندی و ایناست نه نوشتن یه رمان پونصد صفحه ای جذاب.
_توی مغزم داستان،خاطره و یا ماجرای هر چیزی رو که می خوام بنویسم رو از اول تا آخر تصور می کنم و می دونم چی به چیه اما موقع نوشتن که میشه همچین مغزم قفل می کنه که باید زنگ بزنم کلید ساز بیاد.
_از امروز به بعد بیشتر می نویسم.
 
بعد از مدتها دوباره تونستم طرح بزنم برا نوشتن... بازم نمیدونم سرنوشت این قصه نوشته نشده به کجا می رسه ولی برا اولین بار احساس متفاوتی رو تجربه کردم! حسی مثل ورود به دنیای تازه ای، شاید به این خاطر که این بار نوشته خیلی به فضای رئال شبیه تر شده  و از اون فضای فانتزی، خیالی و نمادین فاصله گرفتم. با اینکه این بار هم زنجیره خیالات هست اما مثل یک سفر رفت و برگشت از واقعیتی(واقعیت ساختگی روایت) به واقعیت دیگه ست... نوشتن واقعا معجزه ست، اگر کتاب ها و نو
بعضی تکنیکهای پست مدرن در روانشناسی مانند ایین های باستانی و به گونه ای سحر آمیز هستند، ولی جالب است که اغلب خیلی خوب کار می کنند. یکی از این تکنیکها که برای بخشیدن کمک کننده است، تکنیک "بنویس، بخوان، بسوزان" است که برای حل مسائل تعاملی می تواند کمک کند. 
در این تکنیک فردی که بیشترین مساله را با او دارید و او را نبخشیده اید در نظر بگیرید. آنگاه یک قلم و کاغذ بردارید و شروع به نوشتن نامه به او نمایید. در این نامه همه مسائلی که بین شما پیش آمده و ت
ژوزیِ عزیزم
این روزها برای نوشتن هر چیزی تو را صدا می‌زنم و سعی می‌کنم که مونولوگ‌های ذهنی‌ام را تبدیل به دیالوگی با تو بکنم. حرف زدن با تو آنقدر خوب است که حتی وقتی پس از مطرح شدن مشکلات و مثل همیشه پیدا نشدن راه حل برایشان، باز هم حس می‌کنم گرهی از هزاران گره‌ی کلاف سردرگم زندگی‌ام با حرف‌های تو و یا اگر دقیق‌تر بخواهم بگویم، با صدای‌ تو باز شده‌اند.
این روزها مشکلم نوشتن است. توی سرم ده‌تا ایده می‌چرخد برای نوشتن و برای هر کدامشان ه
 
 
امروزه یکی از مهمترین ابزار در نشر علم و دانش, چاپ مقالات علمی است. در حقیقت از طریق مقالات علمی است که یک پژوهشگر میتواند یافته هایش را در اختیار دیگران قرار دهد ، داشتن مقاله ی علمی هم به دانشجویان کارشناسی و هم به دانشجویان کارشناسی ارشد توصیه می شود، در دوره کارشناسی نوشتن مقاله برای دانشجویان ضروری نیست اما داشتن آن خیلی مفید است ، دانشگاه ها از دانشجویان کارشناسی ارشد و خصوصا دوره دکتری انتظار بیشتری برای داشتن مقاله دارند.
ادامه
 
 
امروزه یکی از مهمترین ابزار در نشر علم و دانش, چاپ مقالات علمی است. در حقیقت از طریق مقالات علمی است که یک پژوهشگر میتواند یافته هایش را در اختیار دیگران قرار دهد ، داشتن مقاله ی علمی هم به دانشجویان کارشناسی و هم به دانشجویان کارشناسی ارشد توصیه می شود، در دوره کارشناسی نوشتن مقاله برای دانشجویان ضروری نیست اما داشتن آن خیلی مفید است ، دانشگاه ها از دانشجویان کارشناسی ارشد و خصوصا دوره دکتری انتظار بیشتری برای داشتن مقاله دارند.
ادامه
امکانات وقتی بالا باشه یک سری نتایج خوب و بد هم همراه خودش داره و یه سری توقعات رو هم با خودش میاره که اگر فرهنگ استفاده از اونها رو نداشته باشیم ضرر می کنیم .
حالا شما همین سرویس وبلاگ دهی بیان رو نگاه کن ، مدیران بیان که دستشون هم درد نکنه امکانات مناسبی رو براش تدارک دیدن اما احساس می کنم همین موضوع حداقل برای من ، باعث شده که اونقدری که به مسائل حاشیه ای توجه می کنم به مطالب توجهی ندارم !
مثلا یک سری درگیری ها برام بوجود میاره مثل :
1 - توجه بی
این کتابه رو شروع کردم به خوندن
بچه ها
ماها که مینویسیم
یه تکنیک رو یا حالا به صورت ژنتیکی یا از بد و خوب روزگار بلدیم که خیلیا بلد نیستن
ماها که خیلی مینویسیم در واقع افکارمون رو پیاده میکنیم روی زمین به صورت نوشتن و این تکنیک رو خود همین کتابه پیشنهاد کرده که اجرا کنیم
یعنی هر روز بنویسیم
وقتی تو مینویسی و مینویسی باعث میشه هم مغز خودت راحت میشه و سبک میشه
هم دیدی آدم از یکی مشورت میخواد
بعد باهاش حرف میزنه حتی هیچ مشورتی هم نگیره خودش گاهی
نمیدونم این آقای گری وی رو میشناسید یا نه یه نقل قولی ازش هست که میگه ” اگر محتوا تولید نمی‌کنید، وجود خارجی ندارید. گری وی ” بلی خیلی مطلب توی ذهنم هست برای نوشتن و تولید محتوا شاید اکثرشان زرد و بی یهوده باشند اما خب همون ها هم نمیتونم بنویسم یعنی موقعی که میخوام شروع کنم کنم به نوشتن بعد از نوشتن چند خط در مورد اون موضوع به خودم میگم خوب به درد کی میخوره یا برای چی مینویسم ؟!؟ که چی بشه ؟ که کی بخونه ؟ اصلا ارزش نوشتن و یا محتوا داره ؟ اصلا ک
این وبلاگ رو فقط تو میخونی :)
میدونی با وجود تو دیگه نوشتن توی وبلاگ یا هرجای دیگه ای زیاد معنی نداره برام. هرچی میخوام رو به تو میگم ... گوش شنوا و محرم رازم تو هستی.
حتی اون قریحه طنز و نوشتن هم مدتهاست پیداش نیست در وجودم. 
کجایی نوشتن کجایی طنز؟ 
یعنی من فقط برای دیگران مینوشتم؟ نمیتونم بپذیرم اینو ...
از آذر دیگه به طور عمومی ننوشتم. میشه پنج شش ماه. 
یادم رفته که مینوشتم... 
مخصوصا بعد از اینکه تمام گذشته ی وبلاگی خودم رو پاک کردم... همه مطالب ر
برای به خاطر سپردن مطالب و آدرس ها این نکات مفید می باشند :۱. تکرار باعث ماندگاری در ذهن می شود۲. به سراغ مطالبی برویم که به آنها علاقه داریم (شعر،داستان،علم،ورزش،تخیل و ...)۳. نوشتن رویدادهای روزانه و یا نوشتن خاطره۴. مصرف روزانه ۳۰ دقیقه کُندُر۵. هفت مرتبه تمرین باعث ماندگاری در ذهن می شود۶. مصرف ویتامین A ، ویتامین E ، ویتامین K ، ویتامین C و B ، زردچوبه،گردو،ماهی،رزماری،سبزیجات،تخم مرغ،شکلات تلخ،کرفس،زغال اخته،لبو،عسل و انجیر۷. درک مطلب یا
مزیت های یادگیری زبان در روانشناسی از مزایای یادگیری زبان دوم می توان به رشد مغز ، جلوگیری از زوال عقل ، تقویت حافظه ، جذب مخاطب و… اشاره کرد.”داشتن یک زبان دیگر داشتن روح دوم است.” مردم قبلاً تصور می کردند که یادگیری دو زبان باعث سردرگمی در ذهن می شود.یک نظر پوچ این 
ادامه مطلب
خیر، یعنی ذوالجلالی داشتن
بابتِ توبه مجالی داشتن
 
بهر پوزش، زیر نور آفتاب
وقتِ ناب و ایده آلی داشتن
 
خیر یعنی با دل آلوده هم
با کریمان اتصالی داشتن
 
علت این سر به زیریِ من است
محضرت دستانِ خالی داشتن
 
می شود درد و غم صاحب زمان
بنده هایِ بی خیالی داشتن
 
حقِ فرزند است بر بابای خود
گاه آغوشِ وصالی داشتن
 
خیر، یعنی از تنور فاطمه
لقمه ی نان حلالی داشتن
 
از تمامِ خیرها بالاتر است
چون علی مولی الموالی داشتن
 
خیر یعنی با مناجات حسین
لذت شوریده
چرا داشتن سایت برای شما میتواند مفید باشد؟(تحلیل ریز و درشت طراحی سایت)
داشتن سایت مفید است زیرا باعث حضور در بازار اینترنت: 
تعداد استفاده کنندگان اینترنت در ایران هر روز در حال گسترش است و با اتصال گوشی­های هوشمند به اینترنت، حضور در بازار اینترنت به یک ضرورت تبدیل شده است. با داشتن وب سایت می­توانید کسب و کار خود را به افرادی که به دنبال دریافت محصولات/خدمات شما هستند معرفی کنید و به کسب و کار خود رونق ببخشید. قطعا داشتن یک وب سایت بسیار م
یک سری کلمات هستند که من خودم یک زمانی املای آن‌ها را بلد نبودم، یا معنی آن‌ها را نمی‌دانستم. املای صحیح کلمات و طرز صحیح نوشتن آنان همیشه برای من مهم بوده است. املای درست کلمات و نوشتن درست کلمات برای ما مهم اند.
گفتم اینجا بنویسم که برای خودم مروری شود و از طرفی دیگر همیشه بماند.
مصدع اوقات: مزاحم وقت کسی شدن (این‌ها غلط هستند: مسدع اوقات، مسطح اوقات)
غرض از مزاحمت: هدف از مزاحمت (املای نادرست: قرض از مزاحمت)
ضیق: تنگ، محدود (ضیق وقت)
ضیق
این که هر احمقی نوشتن تواند نه تنها نوشتن بلکه اندیشین را تباه خواهد کرد! 
نیچه
روزگاری نوشتن در دسترس همه نبود، نه کاغذ به این شکل در دسترس بود، نه سواد سهل الوصول بود! 
"سواد" کالایی "لوکس" و مختص اغنیا جامعه بود.  نوشتن اگر در کار بود باید روی پوست آهو یا پاپیروس انجام می شد و پر زحمت بود. 
تکثیر کتاب ها با زحمت زیاد و با گرفتاری همراه بود. 
همین مساله باعث شده بود برای هر موضوع پیش پا افتاده ای انسان دست به قلم نبرد و  این زحمت را به خودش هموار
نوشتن یعنی تسلیم نشدن؛ تسلیم خستگی و بی‌ارادگی و بی‌انگیزگی و ناامیدی و نابلدی و سانسور و فشار و فقر و تنبلی و افسردگی نشدن.
حتی نوشتن بی‌مایه‌ترین متن‌ها هم اگر مدام و مداوم صورت بگیرد، قدرت فرسایندۀ قلم! را چندین برابر می‌کند.
نوشتن، بهترین ابزار اندازه‌گیری زندگی است.
ادامه مطلب
میگفت اگه قراره وقتی حالم بده شعر بگم، حاضرم همه ی عمرم رو تو این وضعیت روحی نکبت بگذرونم.
من شاعر نیستم ولی واسه نوشتن دو خط متن هم یه حالی لازمه که تهش به اشک برسه.
اتفاقا یکی دو شب پیش داشتم به آخر قصه امون فکر میکردم، انقد تلخ واسه خودم تمومش کردم که گریه تنها چاره اش بود.
ولی فرق داره. حال نوشتن فرق داره. حال تلخ نوشتن فرق داره.
تلخ نیستم این روزا.
همین.
.
.
بماند که گاهی امیدی به این زندگی نیست..
بسم الله
 
تقریبا یکی دو هفته ای شده که مشغول نوشتن در تلگرام شدم.شاید خیلی وقت بود که در مقابل این نوع کانال داشتن مقاومت میکردم و البته دلایل خودم رو هم داشتم.به نظرم حرف ها گم میشه توی شلوغی و سرعت تلگرام و البته مثل بلاگ نوشتن درگیر فضای باز و جریان اطلاعات نیست.ولی دسترسی راحت تر بهش شاید یکم تشویقم کرد که فعالش کنم!اینجا هم البته لینکش رو میذارم کسی خواست بیاد مطالعه کنه!
روزهایی که اینطوری احساس خورد شدن زیر سیستم رو میکنم سعی میکنم برا
دقیقا ۴۶ دقیقه دیگه با یکی از بلاگرا قراره همو ببینیم :)) ترکیبی از هیجان و خوشحالی و استرس دارم،نمیگم کیه، خودتون حدس بزنید ^___^
ادامه ی پست شنگول و منگول و حبه ی انگور رو هنوز ننوشتم،دارم روش کار میکنم هنوز،یکی از مشکلات وسواس داشتن درباره ی نوشتن همینه. 
گاهی وقتا هست که آدم دلش میخواد توی زمان و مکان حال حاضرش نباشه، بستگی به شدت عامل ناراحت کننده داره، ممکنه این عامل روی ذهن آدم تا حدی اثر بذاره که حتی طرف آرزوی مرگ بکنه...
همه ی آدمهای دنیا توی زندگیشون ای کاشهایی رو داشتن و دارن و قطعا خواهند داشت، اما این که ای کاش‌ها و افسوس‌های زندگی من دراین حد باورنکردنی زیاد هستند یه کم آزاردهنده‌ست، قصدم نوشتن متن غمگین نیست، میشه اسمش رو گذاشت نوشتن برای رهایی از «غمباد»، اما گاهی سختی‌های زن
 
چای ساز بوش مدل BH-2689 یکی از پرطرفدارترین مدل های موجود در بازار است که دارای ظرفیت کتری 1.5 الی 2 لیتر و قوری 0.7 الی 1.1 لیتر می باشد که مهمترین قابلیت آن قرار گرفتن قوری در بالای کتری است که همین امر موجب خواهد شد که طعم چای دم کشیده همانند چایی شود که توسط بخار آب دم کشیده است.
از مزایای عالی این چای ساز برقی داشتن جنس پریکس است که دوام و مقاومت عالی در برابر حرارت داشته و در مقابل هر گونه ضربه مقاوم می باشد و با داشتن کیفیت مطلوب با هر بار شستشو
 چقدر دوست داشتن تو خوب است. دوست داشتن تو  ماهی قرمز هیچ سفره هفت سینی نیست. دوست داشتن تو عین ساعت تحویل سال است. ــ همیشه منتظرش مانده ایم. ــ دوست داشتن تو  عیدی اول فروردین است. کاش همیشه عید بود. کاش همیشه تو را عیدی می گرفتم. تو را دوست دارم زمین از چرخیدن می ماند. و خورشید فراموش می کند که باید غروب کند. تو را دوست دارم. سیب ها  همه ی فصل ها به شکوفه می نشینند. چلچله ها کوچ نمی کنند. وقتی تو را دوست دارم دختر کوچک آسمانم هنوز.
اولین پست ۹۸مون
آیا واکسن گارداسیل باعث نازایی می شود؟ به هیچ وجه. داده هایی در دست نیست که تایید کند واکسن گارداسیل یا همانواکسن زگیل تناسلی باعث نازایی می شود. اتفاقا برعکس دریافت واکسن گارداسیل باعث می شود در برابر سرطان گردن رحم ایمن باشید و همچنین توان بارداری و داشتن فرزندانی سالم را تضمین می کند.
می توانیم با قاطعیت بیان کنیم که تمام حرف هایی که درباره ضرر داشتن واکسن گارداسیل گفته می شود, شایعه ای بیش نیست. نازایی و ناباروری واکسن زگیل تناسلی هم ش
❆ #دوست داشتن تو:
 
دوست داشتن توهر روز من رامی‌میراند و زنده می‌کندرستاخیزی استدوست داشتن تو #سعید_فلاحی (زانا کوردستانی)#شعر_سپکو@ZanaKORDistani63سپکوسرای میخانهکانال شعرهای سپکو(سپید کوتاه) سعید فلاحی(زانا کوردستانی)https://t.me/sepkomikhanehhttps://www.instagram.com/zanakordistani?r=nametaghttp://mikhanehkolop3.blogfa.com
یکی از مسائلی که بسیار به پیشرفت در یک موضوع کمک می کنه، تحقیق و توسعه است که حقیر به اختصار بهش میگم، توسعه.
داشتن نگاه توسعه ای باعث بهبود مستمر میشه. این نگاه می تونه در تمام موضوعات حاکم بشه. از قانون گذاری گرفته تا فیلمسازی، صنعت، آموزش و ... . این که ما نگاهمون رو به این نحو اصلاح و خودمون رو متعهد کنیم که به طور مداوم در محصول (خدمت) بهبود ایجاد کنیم باعث میشه که یک حرکت رو به جلوی منظمی داشته باشیم و در رقابت های مختلف حرفی برای گفتن.
ادامه
یکی از جذابیت‌های نوشتن برای من خودافشایی‌ه که باعث میشه بعد از نوشتن سبک بشم. خودم مطالب نویسندگانی که صریح، بی پرده و افشاگرانه می‌نویسن رو دوست دارم و تلاش می‌کنم اگه یه روزی نویسنده شدم منم بتونم صریح، بی‌پرده و افشاگرانه بنویسم. اما بعد از سال نود، کمتر صریح نوشتم. همیشه مجبور شدم به خاطر کار کردن توی تلویزیون، مشکلات و مسائل کاری رو توی دلم دفن کنم، سانسور کنم و ازشون بگذرم؛ در مورد مسائل شخصی هم به اقتضای زمانه محافظه‌کارتر ش
دلم برای نوشتن تنگ میشه! بیشتر از نوشتن برای لحظه های مکث زندگی دلتنگم
دوست دارم بازم یه دفتری داشته باشم که خیلی بهم حس نوشتن بده و از دیدنش خوشحال بشم! راستی چه قدر شهر بدون اتوبوس ها دلگیر شده! البته شهر رو هم فقط توی فاصله ای که توی اسنپ نشستم می بینم! هیچ کجا مثل صندلی های اتوبوس برای تماشای یه شهر خوب نیست ...
 
آدم تا وقتی تنهاست لحظه ها انگار با تامل و زور می گذرن ، اما وقتی تنها نیستی انگار سوار هواپیما شده باشی! همه چیز تند می گذره! 
بهترین متن را هم که بنویسم، در نهایت فقط ذره کوچکی از چیزی که من می‌نامیم‌اش، بیرون ریخته می‌شود‌؛ شما فرض کن یک درصد از مواد مذاب درون یک کوه آتش‌فشانی غول‌آسا. اما تنها دلیلی که آن بهترین متن هنوز نوشته نشده همین است؟ نه‌، حتما دلایل دیگری هم در کار است. فکر اینکه همه این نوشتن‌ها شبیه مخدر است و فقط کمی دردم را تسکین می‌دهد، باعث می‌شود هیچ کدام از متن‌هایم را مفتخر به دریافت افتخار لقب بهترین نکنم‌‌. با این کار امید در دلم زنده می
هزاران بار آمدم که بنویسم اما دیدم کار کردن بهتر از نوشتن است
و یا نوشتن زمانی لذت بخش است که کاری کرده باشی و بیایی نتیجه اش را اینجا بنویسی
پی نوشت :
من معمولا لیستی از کارهایی که باید انجام بدم رو روی کاغذ نوشته و روی دیوار نصب میکنم تا بتونم انجامش بدم.
زمانی که این نوشته رو نوشتم ، کاغذ مربوط به وبلاگ نویسی رو جابجا کردم . در اولویت های پایین تر گذاشتم (مثلا زیر تمرین سنتور و زیر برگه مطالعه و ....) دلیلش هم این بود که دارم سعی میکنم اول اهل عم
..::هوالرفیق::..
سلام، اینبار یه سوال از شما دارم؛ تا حالا شده از خواندن یا نوشتن بترسید؟ بی‌حوصله بشید چطور؟
داستان من از اونجا شروع میشه که دقیقا از یک سال و نیم پیش، زمانی که تصمیم گرفتم برای یک مدت کانال KAARK رو متوقف کنم، دیگر نه حوصله ی نوشتن را داشتم نه حوصله خواندن. حتی گاهی وقتی می خواهم بنویسم نگران می‌شود، دلیل آنکه این وبلاگ هیچ نظم و ساختاری ندارد و مطالب را به سادگی هر چه تمام تر می نویسم همین است...
ادامه مطلب
فکر میکنم هر کسی که مینویسه یبار این سوال ازش پرسیده شده.چرا انقدر مینویسی؟خسته نشدی از بس کتاب خوندی؟یکی مثل من که از بچگی هر جا میرفتم یه دفتر سررسید همراهم بود،هی ازم پرسیدن این چیه و توش مینویسی.و هر بار کلی با ذوق براشون از ایده ها و داستانام گفتم،خیلی بهش فکر کردم.
چون نوشتن بخشی از وجود نویسنده است.روح تنوع طلب یا بهتر بگم بی نهایت طلب بعضی آدمها فقط با نوشتن آروم میشه.چون هر چقدر هم که بنویسی هزاران حرف نزده،هزاران داستان ننوشته،هزار
نوشتن میتواند در یک نامه اداری یا دریک درخواست برای انجام کاری تاثیر زیادی بگذارد . اگر در نوشتن متون نامه از واژه های متواضعانه نه به (حالت افراط وتفریط ) به کار رود تاثیر شگفتی دارد.اما امروزه شاید دیگر دست خط به دلیل اینکه نامه ها بیشتر به صورت تایپ می باشد. تاثیر دست خط کم تر باشد اما استفاده از فونت تاثیر گذار و اندازه مناسب قلم و حاشیه بندی صفحات و داشتن قالب واکنش گرا و جملات و واژه های متناسب باسطح شخصیت و طبقه اجتماعی گیرنده نامه  اگر
انقدر موضوع برای فکر کردن دارم که مغزم داره ترک بر می‌داره از شلوغیشون.. داد و بیداده تو سرم. مثل همیشه فقط منتظرم برسم خونه و شروع کنم به نوشتن و نوشتن و نوشتنشون و جمع و جور کنم ذهنم رو ...
علی الحساب اینکه خدایا لطفا خیلی به من و زندگیم کمک کن! من بی تو هیچم! هیچ هیچ!
مدتی قبل مینوشتم در اینجا
اما اکنون با تفکر دیگری نسبت به وبلاگ داشتن و نوشتن برگشته ام
قبلا توقع داشتم که بنویسم تا خوانده بشوم تا دیده بشوم تا بازخورد نوشتنم را دریافت کنم.توقعاتم برطرف نشد و وبمو پاک کردمو رفتم.اکنون فهمیده ام نوشتن تاثیرات بسیاری برای خودم دارد.در نوشتن همچنان که ذهنم به دنبال کلمات می گردد ناگهان جمله یی درباره نحوه فکرم یا موضوعی که مدتها در ذهن داشتم و ان گوشه کنارها مدتها خاک خورده بود را پیدا میکنم و به نوشته در میا
خیلی خوبه که بدونی به یه جایی تعلق داری و دلت پر بزنه برا برگشتن بهش
من اومدم که بمونم تا وقتی که هستم
تا وقتی حس تعلقم به اینجا باقی بمونه
از روزی که وبلاگو ساختم 577 روز میگذره اما هیچی نوشتم و به هیچکس سر نزدم
اومدم بمونم
و مینویسم که یادم نره من به نوشتن زنده ام
همه ی ماها همینطوریم
نوشتن و نوشتن ...
تصمیم گرفتم بعد از ۵ سال دوباره شروع کنم به نوشتن با این تفاوت که قبلا در بلاگفا و الان در بیان...اما انگار نوشتن از یادم رفته،دیگه نمیتونم مثل قدیما خوب بنویسم،فقط میتونم بنویسم که حداقل آروم بشم،مغزم بایگانی بشه،باید بنویسم تا حالم یکم بهتر بشه،آخه من  آدم نوشتن بودم با وبلاگ نویسی خو گرفته بودم،حتی خودمم باورم نمیشه چطور۵سال تونستم فاصله بگیرم...دوباره من و وبلاگ نویسی و سه نقطه هایی که معنیشون کلی حرف نگفته است...
تصمیم گرفتم بعد از ۵ سال دوباره شروع کنم به نوشتن با این تفاوت که قبلا در بلاگفا و الان در بیان...اما انگار نوشتن از یادم رفته،دیگه نمیتونم مثل قدیما خوب بنویسم،فقط میتونم بنویسم که حداقل آروم بشم،مغزم بایگانی بشه،باید بنویسم تا حالم یکم بهتر بشه،آخه من  آدم نوشتن بودم با وبلاگ نویسی خو گرفته بودم،حتی خودمم باورم نمیشه چطور۵سال تونستم فاصله بگیرم...دوباره من و وبلاگ نویسی و سه نقطه هایی که معنیشون کلی حرف نگفته است...
به منظور تربیت و پرورش انسان های سالم و توانمند و بناگذاری جامعه‌ای پیشرفته و سرآمد، در آموزش‌، برای کودکان ١٥-٩ سال کشور ، محورها و موارد زیر در نظر گرفته می‌شوند:
١- مهارت درست لباس پوشیدن٢- مهارت درست راه رفتن٣- مهارت خوب حرف زدن٤- مهارت حرف خوب زدن٥- مهارت منظم بودن٦- مهارت شعر خواندن٧- مهارت نقاشی کردن٨- مهارت نوشتن٩- مهارت ترانه و دکلمه خواندن١٠- مهارت بهداشت ١١- مهارت کار تیمی١٢- مهارت انتقاد کردن درست١٣- مهارت جرات ورزی و تمرین شجاعت
تصمیم گرفتم بعد از ۵ سال دوباره شروع کنم به نوشتن با این تفاوت که قبلا در بلاگفا و الان در بیان...اما انگار نوشتن از یادم رفته،دیگه نمیتونم مثل قدیما خوب بنویسم،فقط میتونم بنویسم که حداقل آروم بشم،مغزم بایگانی بشه،باید بنویسم تا حالم یکم بهتر بشه،آخه من  آدم نوشتن بودم با وبلاگ نویسی خو گرفته بودم،حتی خودمم باورم نمیشه چطور۵سال تونستم فاصله بگیرم...دوباره من و وبلاگ نویسی و سه نقطه هایی که معنیشون کلی حرف نگفته است...
نوشتن گاهی مانند جان کندن است هر روز میگویم که مینویسم اما نمی نویسم هر روز برنامه دارم که بنویسم اما نمی نویسم هر روز روزها میگذرد و من نمی نویسم اما امشب نوشتم تا نوشته باشم بعد از ماهها مینویسم اما به هر حال نوشتم فردا هم مینویسم پس فردا هم مینویسم و پسون فردا هم خواهم نوشت هر روز و هر روز مینویسم. چون باید بنویسم چون دوست دارم بنویسم چون نوشتن را دوست دارم پس مینویسم. 
نوشتن، خواندن. خواندن، نوشتن. نخواندن، نتوانستن به نوشتن. پراکنده خواندن، پرت خواندن، گاهی درست و بجا خواندن، پس از آن بهتر از بد نوشتن. باز نوشتن، باز بد نوشتن، حاصل اش ننوشتن. پشیمان شدن، ورق زدن، به کلمات حسد بردن، دوباره بدتر و بدتر نوشتن، خواندن از ترس بد نوشتن، حاصل اش بد خواندن. نفهمیدن، نفهمیدن را نوشتن، رد پای نفهمیده ها در خواندن.
این چند خط بالا، شاید نقشه یا الگویی از کار همیشگی یک نویسنده است. همه شان، هذیان های تب نوشتن هستند. چو
هو العاشق
 
فکر می کنم این روزها شاید مهم ترین ارزش آدم ها به "ماندن" باشد. البته نه ماندن به معنای روزمره اش ... بلکه ماندن به معنای ماندگاری ... این روزهایی که آدم ها صبح که از خواب بیدار می شوند تا شب که دوباره می خوابند، قلبشان برای چندین نفر تندتر می زند، ماندن خیلی قشنگ است ... و خیلی با ارزش! 
این روزها، در دنیایی که ما گم شده ایم در انبوه دوستت دارم ها روزمرگی زده، دوستت دارم های دروغین، دوستت دارم های سودجویانه، یک دوستت دارم واقعی خیلی می چ
شاید براتون سوال شده که چرا وبلاگ بنویسم ؟ مگه بى کارم ! اما من بهت میگم چرا وبلاگ بنویسى به کلى دلیل :1. چون وبلاگ نویسى و بروز نگه داشتن اون سرگرم کنندس2. چون هرکسى باید حرف خودش رو بزنه وافرادبه اون حرف گوش بدن و نظرات خودشون رو به شما بگن و باعث پیشرفت شما بشن3. باعث تقویت نویسندگى میشهدوستان دلیل اینکه چرا شما وبلاگ مى نویسید رولطفا بگید
سلام.من اهل نوشتن نیستم. راستش اصلا بلد نیستم که بنویسم اما این نیاز رو در خودم می‌بینم که بنویسم. حالا با این کلام دست و پا شکسته شروع می‌کنم بلکم مثل کودکی که با آزمون و خطا شروع به راه رفتن می‌کنه، دست من هم کم‌کم به نوشتن عادت کنه.
من همیشه فکر میکردم حرفایی که اینجا مینویسم فقط در حد غرغره و خودم خالی میشم یا توی مخم جمع بندی و تحلیل میکنم
نوشتن برای من باعث اینها میشه
نگو انگیزشی هم هست و به بقیه انگیزه و انرژی هم میده!!! و ملت میرن دنبال فانتزیاشون!
بسم الله!!!
نوشتن، خواندن. خواندن، نوشتن. نخواندن، نتوانستن به نوشتن. پراکنده خواندن، پرت خواندن، گاهی درست و بجا خواندن، پس از آن بهتر از بد نوشتن. باز نوشتن، باز بد نوشتن، حاصل اش ننوشتن. پشیمان شدن، ورق زدن، به کلمات حسد بردن، دوباره بدتر و بدتر نوشتن، خواندن از ترس بد نوشتن، حاصل اش بد خواندن. نفهمیدن، نفهمیدن را نوشتن، رد پای نفهمیده ها در خواندن.
این چند خط بالا، شاید نقشه یا الگویی از کار همیشگی یک نویسنده است. همه شان، هذیان های تب نوشتن هستند. چو
دارم از استرس دفاع خفه میشم و همچنان ذهنم درگیر مح و شکستی هست که در مقابلش خوردم و یا طعم درست ناچشیده‌اش یا هرچی!
حال و روز خوبی ندارم، ذهنم پرت مح میشه مدام و غمی الکی گلومو می‌گیره. نمی‌دونم حتی حال اینجا نوشتن و از خودم نوشتن رو هم ندارم 
♈️هرگز فکر نکنید با داشتن پول زیاد شما ثروتمند خواهید بود.
در دنیای امروزی ثروت فراتر از پول است.
♈️ناپلون هیل در کتاب کلید طلایی 15 نوع ثروت را معرفی می کند که داشتن آنها ما را ثروتمند میکند:
1- نگرش مثبت
2- ارتباط موثر
3- ادب
4- یادگیری مادام العمر
5- انضباط شخصی
6- تندرستی واقعی
7- آرامش خاطر
8- خلاقیت
9- عشق ورزیدن به کار
10- داشتن برنامه و هدف
11- داشتن قلب و زبان شاکر
12- درک دیگران
13- استفاده موثر از زمان
14- بخشندگی
15- اعتماد به نفس
دوست دارم بنویسم.
از همه چیز.
انگار نوشتنه که به ذهنم نظم میده.
ولی نه برنامه ای دارم و نه برنامه ای میریزم.
تصمیم گرفتم تا 15 ماه رمضون تو کانالم حرف نزنم تا ببینم حرف نزدن چجوریاست.
شاید اصلا دلیلی شد هر شب بیام و اینجا بنویسم، ها؟!
به هر حال میخوام ببینم طعم ننوشتن و حرف نزدن های مدام توی کانال چجوریاست...
دارم کتاب خودت باش دختر رو میخونم و حس میکنم دارم ازش چیزهایی یاد میگیرم.
امروز بعد از دو ماه و چند روز دارم میرم سرکار و قراره رییسم باهام صح
همانطور که از اسم پیداست ، رمان تاریخی نوشته می‌شود و در حین نوشتن مطالعه نیز می کنم، تا بتوانم بهتر بنویسم. توجه کنید که احتمال دارد از عنصر خیال نیز در نوشتن آن مورد استفاده گردد.
نظرات مطابق با مطلب پاسخ گفته می شود. 
از شرق شروع می‌کنم تا به غرب! 
از مغولان چطور است ؟ 
اگر نوشتن را دوست داری
و می خواهی واقعا لذتش را ببری
 
تایپ نکن و با قلم بنویس
و از همه مهم تر اینکه چندین مدل خودکار بخر
انواع خودکار رو داشته باش
در خرید خودکار خسیسی نکن
ولی از یک مدل چند تا نخر
مدل های مختلفی رو بچین روی میزت
مقدمهانسان از زمانی که به
این فکر افتاد که اثری پایدار ازخود بجای بگذارد و بادیگران تبادلاتی عمیق
برقرارکند موضوع  نوشتن هم شروع به  شکل گرفتن کرد. ازاین رو می توان گفت که
ازآغاز تمدن نوشتن مورد توجه قرار گرفته است. امروزه  نیز اکثر متخصصان
برای نوشتن نقشی اساسی قائل هستند؛بطوری که فریار و رخشان
(۱۳۷۹،ص۲۴) بیان نمود   که <<شکل نوشتاری،عالی ترین و پیچیده ترین
شکل ارتباطی است>>. نوشتن یکی از
ادامه مطلب
بیشتر از دو ماه از زمانی که آخرین مطلب رو نوشتم گذشته، خب اتفاق خاص که متحولمون کنه که نیوفتاده ولی نوشتن همون روزمرگی ها هم دل و دماغ میخواد و البته انگیزه. خب درسته اینجا حکم یه دفتر خاطرات رو برای من داره اما همچین بدم هم نمیومد چندتا بازدید کننده‌ داشته باشه که برای نوشتن بهم انگیزه بدهند.
بگذریم
صبح امروز اولین چیزی که توجه ام رو جلب کرد برگ جریمه ای بود که تا 28 آبان مهلت داشت و با وجود اینکه همسر چند دفعه تذکر داده بود من فراموش کردم پرد
حال خوش، در گرو فیض سحر داشتن است
قرب حق، لازمه اش دیده ی تر داشتن است
آی کنعانِ پر از غم شده، حق یعقوب
گاه، حدّ اقل از یار خبر داشتن است
امرِ معشوق رقم خورده جدایی، یعنی
سهم عشاق فقط چشم به در داشتن است
بند اگر بندِ نگار است پرت را بشکن
گاه گمراه شدن حاصلِ پر داشتن است
اولین مرحله ی بنده ی مهدی بودن
همه جا خاطرِ او، مد نظر داشتن است
این که لبخند رضایت بنشانی به لبش
دوره ی غربت او، اوج هنر داشتن است
یار او نیستم و امر فرج می طلبم!
شرط، در امرِ ظهور
سلام خدمت دوستان گرامی. مقاله امروز در مورد انجام پایان نامه دکتری است که چگونه انجام می شود و چه منابعی نیاز است. بنده خودم چند سال کارم انجام پایان نامه دکتری بود که برای دیگر دانشجویان انجام می دادم و حالا می خوام اطلاعاتم رو به صورت رایگان در اختیار شما بزارم تا خودتان براحتی صفر تا صد پایان نامه را انجام دهید.
 
- انجام پایان نامه دکتری
- نوشتن پنج فصل و چگونگی پیدا کردن منبع
- چگونه نوشتن عنوان مناسب
- نوشتن پروپوزال با بالاترین کیفیت.
با ن خردمند را به سمت کافه پیاده می‎رفتیم و از نوشتن حرف می‎زدیم. از این می‎گفتیم که غم چه دست آدم را به نوشتن گرم می‎کند. که آدم به مرحله‎ای می‎رسد که باید بین گریستن مدام و نوشتن انتخاب کند و ما اولی را انتخاب می‎کنیم. توی همین حرف‎ها بودیم که ن یک‎مرتبه پرسید: دلت تنگ نشده؟ من دلم هنوز پیش نوشتن بود. جواب دادم که زیاد. که دلم دیگر آن همه غم را نمی‎خواهد اما آن میل شدید به روی کاغذ آوردن احوالم را زیاد می‎خواهد. ن گفت: منظورم آدم سابق بود،
اگر فکر میکنید #موفق خواهید شد یا #شکست میخورید ، در هر صورت درست فکر کرده اید
#آنتونی_رابینز : 
۹۸% #موفقیت ما مدیون #افکار ماست
با عبارات جادویی اندیشه های #منفی را دور بریزید
من موفقم
من قدرتمندم
هر روز بهتر میشوم
هر روز #پیشرفت میکنم
(حتما لازم نیست این جملات را با صدای بلند بگویید یا جلوی دیگران تکرار کنید؛ حتی نوشتن این عبارات هم تاثیر زیادی دارد.)
در این مورد #امام_علی (ع) میفرماید: #علم را با نوشتن در بند بکشید.
 
کلام ما عصای معجزه گر ماست؛
 نوشتن برایم سخت شده همان‌طور که زندگی. بی‌ذوقی در خانه‌ی این جان بی‌داد می‌کند. قبل‌تر‌ها خودم را آدم خلاق‌تری می‌دانستم. الان مدت‌های زیادی است که شور و شنگ زندگی از این مغز بلااستفاده‌ی پرزگرفته‌ام رخت بسته و رفته. یک جاهایی دست من نبوده ولی آن‌جاهایی هم که دست من بوده با قدرت تمام کرکره را خودم پایین کشیده‌ام! با همه‌ی بیهوده این طوری بودنم، ولی اتفاقن یک حسن خیلی خوبی دارد که کمکم می‌کند عصا‌به‌بغل راه بیفتم و آن‌قدرها هم بی
همیشه فکر میکردم امکانات باعث بهتر شدن زندگی میشه ، اما بنظر میرسه که این نگاه همیشه درست نیست. مثل تنوع که باعث ایجاد از بین رفتن تمرکز میشه وجود امکانات هم گاهی باعث افسردگی ، از دست دادن نظم و احساس پوچی میشه چرا که خیلی وقت ها ظرفیت داشتن اون امکانات رو نداریم.
حدود یکسال از رفتن به کویر میگذره ، اگر هنوز حس خوبی نسبت به کویر دارم و حس میکنم اونجا آدم بهتری بودم یک دلیلش دور بودن از آشوب شهری و دیسیپلین اونجاست اما ی دلیل دیگش حتما همینه که
مرد خردمند هنر پیشه را، عمر دو بایست در این روزگار، تا به یکی تجربه اندوختن، با دگری تجربه بردن به کار!
اگر همه ما تجربیات مفید خود را در اختیار دیگران قرار دهیم همه خواهند توانست با انتخاب ها و تصمیم های درست تر، استفاده بهتری از وقت و عمر خود داشته باشند.
بعضی افراد انتشار نظرات خود را فرصتی برای نقد و ارزیابی آن می دانند.
همچنین گاهی هدف از نوشتن ترویج نظرات و دیدگاه های شخصی یا ابراز احساسات و عواطف است. به نظرم نوشتن به مانند نوشیدن یک فنج
اصلن نمیدونم چرا به اینکار ادامه میدم. یعنی چیزی که کاملن مشخصه اینه که نوشتن اصلن و ابدا کمکی نمیکنه. مگه دفعات قبل نبود مگه صدهزار بار دیگه امتحان نکردم؟ خب چرا اصلن باید به نوشتن ادامه داد؟ اینکه تو یه نسخه کپی شده و مکتوب رو از اتفاقات پشت پیشونیت داشته باشی بجز کش دادن موضوع و همیشگی کردنش چه کاری انجام میده؟ این فقط داره باعث میشه که هی بهش رجوع کنی و هی یادت بیاری و هی عذاب بکشی.
یادمه اوایل نوجوونی خیلی شعر میخوندم و به نظم علاقه‌ی زیا

تبلیغات

محل تبلیغات شما

آخرین وبلاگ ها

برترین جستجو ها

آخرین جستجو ها